گذری بر مدرسه شبانه روزی کانون اصلاح و تربیت تهران
به گزارش تایمر سرگرمی، برای اولین بار در ایران در سال 1347 کانون اصلاح و تربیت در تهران تشکیل شد. کانون اصلاح و تربیت، مرکزی است جهت نگهداری، اصلاح و تربیت و تهذیب اطفال بزهکار غیر بالغ و بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از 18 سال تمام سن داشته باشند. در کانون اصلاح و تربیت همه چیز متفاوت است و نگاه زندانی به بچه ها وجود ندارد. آنجا مدرسه شبانه روزی است.
به گزارش خبرنگاران، برای بازنگاهی به کانون اصلاح و تربیت بازدیدی از این کانون داریم. در بدو ورود به کانون، اصلاح و تعمیر آن به چشم می خورد و از نو بازسازی شده است؛ همانند بچه های که قرار است در آنجا بازسازی شوند.
برای گفت وگو با بانوان کانون اصلاح و تربیت، وارد سالن ورزشی کانون می شوم. خانم بارداری توجهم را جلب می نماید. از او درباره پرونده اش می پرسم.
مهشید 17 ساله می گوید که نزدیک یک هفته است که در کانون اصلاح و تربیت به جرم حمل مواد مخدر است و مواد هم برای فرد دیگری بوده و او به گردن گرفته است و پرونده اش هنوز به دادگاه نرفته است و فعلا تا یک ماه باید در کانون اصلاح و تربیت باشد. گرچه از اوضاع خوب کانون اصلاح و تربیت صحبت می نماید ولی با این حال می گوید که هر چه باشد زندان است و با چشمانی غمگین می گوید که حدود 40 روز است که مادرش به رحمت خدا رفته است و پدر هم ندارد.
یکی دیگر از دختران در حال ورزش با تردمیل است.
سارای 17 ساله می گوید که یکسال است به جرم سرقت در کانون است و محکوم به دو سال حبس و رد مال شده است. از اوضاع بد مالی زندگی اش می گوید که نامزد داشته و برای مخارج عروسی اش به خانه دوستش می رود و از آنجا می خواسته سرقت کند که به همراه شوهرش بازداشت می شوند. شوهرش محکوم به 10 سال حبس شده و در ندامتگاه تهران بزرگ است.
بانوان بعد از کانون اصلاح و تربیت به ندامتگاه شهرری منتقل می شوند.
مهسا دختر دیگری است که می گوید فقط دو هفته است که به جرم سرقت کارت عابر بانک به کانون آمده است. او می گوید که به همراه مادرم بودم و خبر نداشتم که مادرم می خواهد این کار را کند ولی بدلیل اینکه در فیلم هم بودم مرا اینجا اوردند. قابل ذکر است که این سخنان ادعای مددجویان است و صحت و سقم آنها تعیین نیست.
در گوشه ای از سالن ورزشی دختر نحیف 13 ساله ای نشسته است. به سمتش می روم. در حال جوییدن ناخن هایش است. فریبا 21 روز است به جرم سرقت گوشی موبایل در کانون است. او می گوید بعد از این که گوشی را از منزلی برداشتم آن را از من دزدیدند و پشیمان هستم ولی شاکی گوشی اش را می خواهد و فعلا اینجا هستم.
از او که جدا می شوم به سمت مسوول شیفت بانوان می روم.
خانم جوادی مسئول شیفت بانوان می گوید: مددجویان را تا 18 سال نگه می داریم و بالاتر از آن بستگی به رفتار فرد دارد کما اینکه اکنون هم در بین بانوان خانمی هست که به جرم ارتکاب قتل غیرعمد-شوهرش- به مدت 5 سال در کانون است و بدلیل اینکه رفتارش خوب بوده است و حتی درس می خواند او را به ندامتگاه تهران بزرگ نفرستادیم و سعی می کنیم که رضایت شکات را بگیریم و دیه آنها به وسیله خیرین تامین گردد. زیرا طبق قانون جدید مجازات اسلامی، مجازات قصاص برای افراد زیر 18 سال ممنوع شده است. سالن ورزشی شامل رشته های فوتسال، والیبال، بسکتبال، هندبال، بدنسازی و ... است که انتخاب رشته ها طبق علاقه مددجویان است.
بعد از سالن ورزشی، وارد کارگاه نجاری می شویم.
یکی از پسران کارگاه می گوید که به جرم حمل مواد مخدر به کانون آمده است.
تقی که در حال برش تابلوهای چوبی بود می گوید که مواد برای برادرم بود و من به گردن گرفتم و طی این دو ماه هم توانستم در کارگاه نجاری فعالیت کنم و آموزش ببینم و به زودی هم با تودیع قرار وثیقه از کانون آزاد می شوم.
حمید رحمانی مسوول کارگاه نجاری می گوید: ما دو دوره 4 ماهه برای آموزش فنی و حرفه ای پسران داریم. این دوره ها شامل جایگاه ساز چوبی و دوره مقدماتی است که از قطعات کوچک آغاز می کنیم و آموزش های لازم را به مددجویان می دهیم و کسانی که مهارت داشته باشند در کنار دستگاه می ایستند و به ادامه کار می پردازند و در نهایت مدرک فنی و حرفه ای بدون اینکه اسمی از کانون اصلاح و تربیت یا زندان در آن باشد به آنها می دهیم. عواید حاصل از کار مددجویان به حساب آنها واریز می گردد. در حال حاضر هم 15 نفر پسر در کارگاه نجاری فعالیت می نمایند.
بعد از کارگاه نجاری، وارد کارگاه پرس جوش میشویم.
عادل قیوری مسوول کارگاه پرس جوش در شرح فراوریات مددجویان می گوید: مددجویان در اینجا جالباسی، رخت آویز وسبدهای فلزی و ... را فراوری می نمایند.
وارد کارگاه معرق کاری می شویم. در بدو ورود میلاد یکی از مددجویان قدیمی کانون که معرق کار قهاری است را می بینم. او می گوید که به جرم مشارکت در قتل 4 سال است که در کانون است.
میلاد 22 ساله که محکوم به قصاص است، ادامه می دهد: به همراه یکی از دوستانم ، در درگیری مرتکب قتل دوست دیگرمان شدیم. در حال رضایت از اولیای دم هستیم ولی مبلغ دیه بالاست و تا به امروز هم حدود 440 میلیون تومان برای دیه جمع آوری شده است.
مسئول کارگاه معرق کاری می گوید: میلاد یکی از مددجویان خوب کانون است و در کارگاه خیاطی هم فعالیت می نماید و کشتی گیر ماهری هم هست. در مستند خط قرمز زندان هم بازی نموده است. پیگیر جمع آوری مبلغ دیه هستیم. پدر و مادر مقتول هر کدام یک رقمی را برای دیه می خواهند. متاسفانه میلاد مرتکب اشتباهی شده که تحریک نماینده خود مقتول بوده است.
پس از کارگاه معرق کاری وارد خوابگاه - گروه(فلق) یک - می شویم. نوجوانان با سن 14 تا 15 سال در این خوابگاه نگهداری می شوند.
اکبر نوجوان 15 ساله خوابگاه گروه یک می گوید که برای اولین بار استعمال مواد مخدر شیشه را نموده بود و توهم می زند و پسر دایی اش که همواره با او بوده است را به قتل می رساند. حتی فکر می نموده که خواب بوده است و فردای روز جنایت به محل ارتکاب جرم و بالای سرجسد می رود و می بیند که حقیقت دارد.
به طبقه دوم ، خوابگاه گروه دو می رویم. نوجوانان با سن 15 تا 16 سال در این خوابگاه نگهداری می شوند و در بینشان هم محکوم و هم متهم هست.
مسئول خوابگاه گروه دو می گوید: ما در کانون اصلاح و تربیت خوابگاه پسران را به چهار گروه تقسیم کردیم. خوابگاه شماره یک پسران 14 تا 15 سال، خوابگاه گروه دو پسران 15 تا 16 سال و خوابگاه گروه سه، پسران 16 تا 17 سال و خوابگاه گروه چهارم پسران 17 تا 18 سال نگهداری می شوند. جرایم هر کدام هم متفاوت است. در حال حاضر تقسیم بندی ما براساس جثه و سن نوجوانان است. همه امکانات در خوابگاه ها است و با پنج تا دوربین مداربسته کنترل می شوند. در خوابگاه ها همکاران ما 24 ساعته فعالیت می نمایند.
او ادامه می دهد: مددجویان یک روز در میان استحمام می نمایند. صبح تا ظهر در کارگاه های فنی و حرفه ای و مدرسه فعالیت می نمایند. مدرسه کانون تا مقطع دیپلم است و حتی دردوره ای مددجویان در کنکور هم شرکت کردند. کادرآموزشی همه از آموزش و پرورش می آیند. ظهر به بعد هم ناهار و نماز جماعت برگزار می گردد و بعد از آن یک تا دو گروه دیدار حضوری دارند. بعد از آن پسران از ساعت 14 به بعد هم در سالن ورزشی هستند واز ساعت 18 به بعد هم به خوابگاه بر می گردند و به کارهای شخصی می رسند و در نهایت شام را می خورند و خاموشی را داریم.
یکی از نوجوانان خوابگاه شماره دو که از تبعه افغانستان و 16 ساله است می گوید که به جرم سرقت دو ماه است در کانون است. در مغازه ای کار می نموده و برای اینکه حقوقش را بگیرد با صاحب کارش درگیر می گردد و دفعه بعد که برای دریافت حقوق می رود به او می گوید که 10 میلیون پولش را دزدیده است و اکنون هم محکوم به سه ماه حبس و رد مال 10 میلیون تومانی شده است.
در ادامه بازدید از کانون وارد سالن آمفی تئاتر می شویم، یحیی قربانی، معاون سلامت، اصلاح و تربیت کانون اصلاح و تربیت تهران می گوید: بچه ها کانون تشنه محبت هستند. ما کلاس های تئاتر را به مدت سه روز در هفته داریم. کلیه مناسبت ها و مراسم ها و جشن های کانون در اینجا برگزار می گردد. بازیگران و هنرمندان به اینجا می آیند و برنامه های متنوعی را برگزار می نمایند. گروه سرود هم داریم و فیلم هایی را هم در اینجا برای بچه ها پخش می کنیم. از جمله بازیگران کشورمان محمدرضا فروتن بود که در اینجا نقش ارزنده ای داشته است و برای آزادی بچه ها اینجا کمپینی را راه اندازی و برای آزادی آنها یاری هایی را جمع آوری کرد ودر سال گذشته با یاری های ایشان توانستیم 180 میلیون تومان پول جمع آوری و یکی از بچه ها کانون را آزاد کنیم. البته بازیگران دیگری همچون بهنوش بختیاری، رویا نونهالی، لیلا بلوکات، علی عزتی و ... هم به کانون می آیند و نقش حمایتی را دارند.
پس از ورود به بخش تشخیص و پذیرش (قرنطینه) کانون، معاون سلامت کانون ادامه میدهد: مهارت های زندگی توسط روانشناسان و مددکاران به بچه ها جدیدالورود آموزش داده می گردد. کلاس های بهداشت جمعی و جلوگیری از انتقال یک سری از بیماری های خاص برگزار می گردد. بعد از آن معاون قضایی کانون اصلاح و تربیت در مورد پرونده آنها شرحاتی را ارایه می دهد و بعد از یک هفته تا 10 روز که بچه ها در این بخش هستند، پرونده شخصیتی آنها تشکیل و ثبت و تکمیل و بعد از آن وارد خوابگاه می شوند. همچنین ما یک روحانی داریم که کلاسهای آشنایی با احکام اولیه را به بچه ها آموزش می دهد. روانشناس کانون مسایل روحی و روانی بچه ها را آنالیز می نماید و اگر موردی حاد باشد او را به بیمارستان های بیرون اعزام می کنیم. در غیر این صورت پرونده ثبت می گردد که از نظر رفتاری مددجو سالم است. ما در پرونده اولیه مددجویان هیچ نقشی نداریم و با یک برگه تحویل ما می شوند و با یک برگه آزاد می شوند. این وظیفه قاضی است که باید تحقیق کند که گفتار آنها صحیح است یا خیر. تایید صحت و سقم حرفهای بچه ها با مرجع رسیدگی نماینده است. یکی دیگر از امتیازات کانون این است که اقلام خشک را برای تهیه غذا به بانوان می دهیم و خودشان آشپزی می نمایند ولی غذای کانون برای آقایان را تهیه می کنیم. واقعا کانون ، زندان نیست بلکه مدرسه شبانه روزی است.
از کانون اصلاح و تربیت خارج می شوم و به همه آنچه که در این بازدید چند ساعته گذشت می اندیشم. همه انسان های دربند و بچه ها و نوجوانانی که هر کدام شاید بنا به شرایطی پایشان به کانون کشیده شده است -از پسر 15 ساله ای که برای سرقت عطر به آنجا آمده بود تا خانم بارداری که به جرم حمل مواد مخدر در کانون زندگی را می گذراند. کانون محلی برای اصلاح این افراد است و باید ریشه های فرهنگی و مالی و اجتماعی و ... وقوع چنین بزه هایی در جامعه آنالیز و مورد وانکاوی قرار گیرد.
منبع: خبرگزاری ایسنا