این دختر رامبد جوان را شوکه کرد ! - تایمر سرگرمی

رامبد جوان بازیگر تئاتر، سینما و کارگردان و مجری تلویزیون است رامبد جوان در سال 1350 در محله شهرآرا تهران بجهان آمد رامبد جوان در سریال خانه سبز به معروفیت رسید رامبد جوان با برنامه خندوانه بیشتر شناخته شد رامبد جوان چند فیلم هم ساخته است

رامبد جوان با سه ازدواج و در نهایت رفتن به کانادا برای به جهان آمدن فرزندش حاشیه های بسیاری را از سر گذرانده است. ابتدا نیم نگاهی به بیوگرافی ویدیویی او که در ستاره فراوری شده می اندازیم سپس زندگینامه مفصل او را می خوانیم.

نیما حسنی نسب روزنامه نگار و منتقد سینما در یادداشتی نوشت: رامبد جوان ادعا می نماید برای کم کردن استرس ها و به انگیزه شادکردن مردم در این روزهای سخت به میدان آمده تا فصل نو خندوانه را با قدرت بسازد. با خواندن این جملات، سؤال ساده ای به سرعت در فکر همه شکل می گیرد: در فصل گذشته مگر حال مردم بد نبود؟ مگر کابوس منحوس کرونا و بی کفایتی ها دست دردست هم مزید بر دلیل نشده نبود برای تشدید رنج و بحران زندگی؟ پس چرا فصل قبل برایشان برنامه خوب و باکیفیت و پرانرژی نساختید؟!

جواب رامبد جوان این است که خودم هم به خاطر آن شرایط، حال و روز خوب و خوشی نداشتم. سؤال بعدی: الان دقیقاً چه اتفاقی افتاده که حال سازنده خندوانه خوب شده و می گوید توپ و باانرژی برگشته و فریاد ما خیلی باحالیم(خیلی ی ی ی ی) و حال تون چطوره؟(عالی ی ی ی) دوباره برقرار شده و در کنارش برای مقابله با گرانی به مردم عزیز ایران پیشنهاد رژیم گرفتن می دهد و نسخه کم خوری می پیچد؟

خواندن این جمله های متناقض می گوید برخلاف تصورات عده ای، صلهبریتی امروزی چندان هم باهوش و حواس جمع نیست. به ظاهر با این حرف ها هم قرار است توجیه نماینده فصل به شدت ضعیف و سخیف و پرانتقاد قبلی باشد(که عامل افت و سقوط خندوانه و مجری - سازنده اش شد) و هم رپرتاژآگهی فصل تازه(که تا امروز لااقل از فصل قبلی هم داغان تر و بی ایده تر برگزار شده است.)

از این منظر، اگر این روزها اظهارات و عملکرد و انتخاب های چهره های معروف فضای تفریح و نمایش و ورزش و فجازی را کنار هم بگذاریم، به این نتیجه می رسیم که رفتار و سبک زندگی و عقایدشان روزبه روز چنان از واقعیت اجتماع و زندگی مردم معمولی دور و دورتر شده که دیگر معیار و ملاکی برای سنجش و تشخیص حساسیت ها و احوال مخاطب ندارند.

این است که ناگهان از شهرها و سواحل دور و نزدیک یا فلان رستوران یا خانه و دفترشان جمله ای می پرانند یا نظری می دهند که شبیه خودکشی و شلیک به مغز است. آنها در دل شرایطی که به ظاهر ازش گلایه مند و شاکی هستند، سرخوش و شاد و انگار فرسنگ ها دور از واقعیت اطرافشان، وسط دکورهای تصنعی و لاکچری اما نچسب و زشت، مسابقه خندیدن و نخندیدن به هم می گذارند؛ غافل از اینکه بخش مهمی از منطق ریالیتی شو به استناد نام اش با حضور مردم عادی شکل می گیرد، نه ستاره هایی که با دستمزدهای گزاف قرار است حتی در این یک ذره جا هم مجالی برای ظهور و نقش آفرینی مردم عادی نگذارند و همه چیز را مال خود نمایند (از بفرمایید شام تا بازی مافیا و الخ)؛ برنامه هایی که شاید در زمان و مکان و موقعیتی دیگر، تفریح سازی عامیانه بی ضرری باشند. در شرایط فعلی، کاش می شد این بی مزه بازی ها را در حضور مردم اجرا نمایند تا بلکه بفهمند بخشی از آنها چنان غمگین و زیر فشار و در دشواری هستند که به جوک ها و رفتارهای این چنینی ابداً خنده شان نمی گیرد و حتی شاید اصلاً خندیدن یادشان رفته باشد! متأسفانه عملکردها می گوید شاد کردن دل مردم فقط شعاری برای توجیه عملکردهاست.

اگر راست می گویید، از حصار انحصار رسانه و پلتفرم ها و دارودسته ها خارج شوید تا سطح و عیار جذابیت و محبوبیت و بانمکی تان هم مثل بقیه موارد برای مخاطب آشکار گردد؛ جوکرهای واقعی آنها هستند.

منبع:همشهری